English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2221 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
back drilling attachment U تجهیزات سوراخ کردن از پشت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to pink out leather U چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
perforation U عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
breached U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
thirl U سوراخ سوراخ کردن دریدن
pinkest U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pink U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinker U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
cancellate U سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
stacked U ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stacks U ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stack U ردیف کردن وسایل و تجهیزات
riddle U سوراخ سوراخ کردن
riddles U سوراخ سوراخ کردن
so U علامتی برای معین کردن قابلیتهای فقط فرستادنی تجهیزات
centered U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie U [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
dilly bag U کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
adopted types U انواع تجهیزات مورد قبول انواع تجهیزات قبول شده
fenestration U چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
float stone U سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
sights U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
sight U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
collimate U تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
gruyere cheese U پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
foraminate U ثقبه دار سوراخ سوراخ
beach gear U وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
pools U سوراخ کردن
bores U سوراخ کردن
gored U سوراخ کردن
gores U سوراخ کردن
incising U سوراخ کردن
goring U سوراخ کردن
bore U سوراخ کردن
scuttle U سوراخ کردن
boring U سوراخ کردن
to set abroach U سوراخ کردن
scuttling U سوراخ کردن
scuttles U سوراخ کردن
scuttled U سوراخ کردن
to poke a hole in any thing U سوراخ کردن
pierces U سوراخ کردن
pierce U سوراخ کردن
to pick a hole in U سوراخ کردن
gore U سوراخ کردن
perforate U سوراخ کردن
perforates U سوراخ کردن
perforating U سوراخ کردن
transfix U سوراخ کردن
pooled U سوراخ کردن
to burn a hole U سوراخ کردن
punch U سوراخ کردن
broached U سوراخ کردن
to break open U سوراخ کردن
delving U سوراخ کردن
broaches U سوراخ کردن
punches U سوراخ کردن
foraminate U سوراخ کردن
delve U سوراخ کردن
delves U سوراخ کردن
punched U سوراخ کردن
drill U سوراخ کردن
broaching U سوراخ کردن
to punch a hole in U سوراخ کردن
delved U سوراخ کردن
steek U سوراخ کردن
stabs U سوراخ کردن
wear a hole in U سوراخ کردن
stab U سوراخ کردن
stabbed U سوراخ کردن
pool U سوراخ کردن
to drill through U سوراخ کردن
drills U سوراخ کردن
broach U سوراخ کردن
drilled U سوراخ کردن
punches U مهر کردن سوراخ
burrs U بامته سوراخ کردن
burred U بامته سوراخ کردن
burr U بامته سوراخ کردن
punches U سوراخ ایجاد کردن
punched U سوراخ ایجاد کردن
to tear a hole in U سوراخ یا پاره کردن
tusks U سوراخ کردن یا کندن
tusk U سوراخ کردن یا کندن
lack vt U با گلوله سوراخ کردن
lancinate U بانیزه سوراخ کردن
pecking U بانوک سوراخ کردن
punched U مهر کردن سوراخ
spit U سوراخ کردن تف انداختن
prong U باچنگ ک سوراخ کردن
prongs U باچنگ ک سوراخ کردن
broaching U سوراخ کردن قایق
punctured U سوراخ کردن شکست
punctures U سوراخ کردن شکست
puncture U سوراخ کردن شکست
broaches U سوراخ کردن قایق
puncturing U سوراخ کردن شکست
precision bore U سوراخ کردن دقیق
broach U سوراخ کردن قایق
burring U بامته سوراخ کردن
punch U مهر کردن سوراخ
pertusion U عمل سوراخ کردن
broached U سوراخ کردن قایق
transfixion U عمل سوراخ کردن
punch U سوراخ ایجاد کردن
spits U سوراخ کردن تف انداختن
peck U بانوک سوراخ کردن
pecked U بانوک سوراخ کردن
to peck a hole in U با نوک سوراخ کردن
gride U سوراخ کردن فرورفتن
pecks U بانوک سوراخ کردن
hollow forge U سوراخ کردن گرم
To bark up the wrong tree. <idiom> [سوراخ دعا را گم کردن]
back drill U از پشت سوراخ کردن
peeping U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeped U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeps U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peep U از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
punctures U سوراخ کردن پنچر شدن
slotting U سوراخ کردن شکاف کوچک
slots U سوراخ کردن شکاف کوچک
slot U سوراخ کردن شکاف کوچک
drills U سوراخ کردن چاه کندن
jabbed U خنجر زدن سوراخ کردن
puncture U سوراخ کردن پنچر شدن
puncturing U سوراخ کردن پنچر شدن
punctured U سوراخ کردن پنچر شدن
unkennel U از سوراخ یا لانه بیرون کردن
drilled U سوراخ کردن چاه کندن
drill U سوراخ کردن چاه کندن
notch U شکاف چوبخط سوراخ کردن
notches U شکاف چوبخط سوراخ کردن
jabbing U خنجر زدن سوراخ کردن
jabs U خنجر زدن سوراخ کردن
jab U خنجر زدن سوراخ کردن
fraise U گشادتر کردن سوراخ اره مدور
bores U وسیله سوراخ کردن کالیبر تفنگ
karatonyxis U عمبل اب مرواریدبوسیله سوراخ کردن قرنیه
borer U هرچیزیکه وسیله سوراخ کردن باشد
rupturing U شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
loopholes U سوراخ دیده بانی ایجاد کردن
stave U شبیه لوله ایجاد سوراخ کردن
rupture U شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
bore U وسیله سوراخ کردن کالیبر تفنگ
ruptures U شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
loophole U سوراخ دیده بانی ایجاد کردن
pinhole U سوراخ کردن برای گوشی یاز
foreign military sales U فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
jackhammer U مته دستی مخصوص سوراخ کردن سنگ
lanciation U سوراخ کردن یا تیر کشیدن دردتیر کشنده
concrete coring drill U مته برای سوراخ کردن هسته بتن
punch U منگنه کردن سوراخ کردن
penetrates U رخنه کردن سوراخ کردن
punched U منگنه کردن سوراخ کردن
punches U منگنه کردن سوراخ کردن
thrusting U سوراخ کردن رخنه کردن در
gimlets U سوراخ کردن مته کردن
penetrated U رخنه کردن سوراخ کردن
gimlet U سوراخ کردن مته کردن
impaled U سوراخ کردن احاطه کردن
impaling U سوراخ کردن احاطه کردن
impale U سوراخ کردن احاطه کردن
thrust U سوراخ کردن رخنه کردن در
perforating U سوراخ کردن نفوذ کردن
thrusts U سوراخ کردن رخنه کردن در
perforates U سوراخ کردن نفوذ کردن
impales U سوراخ کردن احاطه کردن
penetrate U رخنه کردن سوراخ کردن
penetract U رخنه کردن سوراخ کردن
perforate U سوراخ کردن نفوذ کردن
stick U سوراخ کردن نصب کردن
trepanation U مته حفاری معدن وجراحی بامته سوراخ کردن
to prick at something U بچیزی سوزن یا تیغ زدن چیزیرا کمی سوراخ کردن
cancellate U سوراخ سوراخ اسفنجی
swage block U قالب سوراخ سوراخ
cancellous U سوراخ سوراخ اسفنجی
grid U دریچه سوراخ سوراخ
cancellated U سوراخ سوراخ اسفنجی
millepore U مرجان سوراخ سوراخ
grids U دریچه سوراخ سوراخ
appliances U تجهیزات
devices U تجهیزات
materiel U تجهیزات
rigs U تجهیزات
acoutrement U تجهیزات
parrot U تجهیزات ای اف اف
parrots U تجهیزات ای اف اف
parroting U تجهیزات ای اف اف
parroted U تجهیزات ای اف اف
rigged U تجهیزات
transfer equipment U تجهیزات
rig U تجهیزات
fixture U تجهیزات
appliance U تجهیزات
equipments U تجهیزات
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com